14 آذر 1387 آزادی مهدیه گلرو و .......
در آستانه شانزدهم آذرماه، روز دانشجو در ایران، مهدیه گلرو، سعید فیضاللهزاده، مجید دری، و صادق شجاعی، دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی تهران که پنجم آذرماه به دنبال تحسن در برابر این دانشگاه بازداشت شده بودند سهشنبه شب با موافقت مقامات قضایی جمهوری اسلامی از زندان اوین آزاد شدند.
مسئولان دانشگاه علامه این دانشجویان را پیشتر به دلیل اعتراض به تعطیلی نشریات دانشجویی دانشگاه علامه و برخوردهای امنیتی با تشکلهای مستقل دانشجویی در این دانشگاه از تحصیل محروم کرده بودند. پس از آن این دانشجویان با انتشار نامهای سرگشاده تحسنی آرام را در برابر دانشگاه علامه طباطبایی برگزار کردند. این تحسن که به مدت سه روز ادامه داشت سرانجام با دخالت نیروهای انتظامی و دستگیری آنان به پایان رسید. این اقدام پلیس با واکنش سازمانهای مدافع حقوق بشر مواجه شد.
مهدیه گلرو، یکی از دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی تهران، در گفتوگو با رادیوفردا از شیوه دستگیری و روزهای زندان تا آزادی سخن گفته است:
رادیوفردا : شما چه طور دستگیر شدید؟
مهدیه گلرو : هشت روز پیش در سحرگاه روز سهشنبه حراست دانشگاه ما را به صورت وحشیانهای از در دانشگاه خارج کرد و در آغوش نیروهای امنیتی و پلیس انداخت. ما نزدیک در دانشگاه بودیم، یعنی تنها جایی که پلیس نمیتوانست یک قدم جلوتر بیاید و وارد دانشگاه شود .
پلیس بیرون در دانشگاه برای بازداشت شما آماده بود؟
بله، از قبل هماهنگ شده بود و نیروهای پلیس آمده بودند. چون هنوز پلیس اجازه ندارد وارد حریم دانشگاه شود، حراست دانشگاه به این دلیل ما را از دانشگاه به صورت وحشیانه بیرون انداخت. حراست دانشگاه دست راست پلیس است و به این نیروها کمک میکند.
البته نمیدانیم تا چه زمانی این ممنوعیت وجود دارد و چند روز، چند هفته یا چند ماه دیگر پلیس جمهوری اسلامی اجازه ورود به دانشگاه را پیدا خواهد کرد.
شما را در ابتدا به کجا انتقال دادند؟
من در بازداشتگاه خیابان وزرا بودم و بقیه دوستان هم در بازداشتگاه به سر میبردند. صبح فردای آن روز به دادگاه انقلاب رفتیم و آقای حداد میدانستند ما هیچ جرمی مرتکب نشدهایم و فقط خواهان حق تحصیل خود بر مبنای کنوانسیونهای بینالمللی و قانون اساسی جمهوری اسلامی هستیم، ولی باز هم این حق را از ما دریغ کردند.
این درحالی بود که ما هم حق تحصیل را از دست داده بودیم وهم حق آزادی را .
حرف آقای حداد با شما چه بود؟
البته برخورد او بسیار معقول و خوب بود و از ما خواست تعهد بدهیم که دیگر دست به تحصن و تجمع نزنیم .ولی من و سایر دوستان در یک جمعبندی به این نتیجه رسیدیم که تا لحظهای که به دانشگاه بازنگشتیم، چنین تعهدی نمیدهیم و این حق را که به سختی در سالهای گذشته به دست آوردهایم از دست نخواهیم داد.
وقتی ما تعهدنامه را امضا نکردیم، همان روز بعد از ظهر به زندان اوین منتقل شدیم.
شما را در اوین به بند ۲۰۹ یا سلول انفرادی نبردند؟
خیر، ولی تاکید میکردند که ما را به جایی میبرند که از سلول انفرادی بسیار بدتر است .
من دو روز اول را میان هموطنان معتاد خود به سر بردم. در این دو روز دیدم که اینها چقدر سخت زندگی میکنند و چه شرایطی در جامعه ایران آنها را مجبور میکند به مواد مخدر روی بیاورند یا به فروش آن اقدام کنند.
بعد از دو روز به دلیل خبررسانی گستردهای که انجام شده بود و اقدام رسانهها از جمله شما، من به بند دیگری منتقل شدم و سایر دوستان هم در بند ۷، ۸ و ۳۵۰ بودند.
مشخص شد که اتهام اصلی شما چیست؟
اتهام مطرح شده اقدام علیه امنیت کشور بود. همان روز در دادگاه انقلاب، وقتی از ما تعهدنامه خواستند و ما از این مسئله سرباز زدیم، تاکید کردند که اگر تعهد ندهیم «مجبور» میشوند به ما تفهیم اتهام کنند.
خودشان اذعان داشتند که مشکل ما با دانشگاه است. این مسئلهای نیست که فقط دانشجویان دانشگاه علامه بگویند، بلکه وزارت اطلاعات، دادگاه انقلاب و پلیس بارها از این که چرا دانشگاه نمیتواند خودش مشکل را با دانشجویان حل کند ابراز ناراحتی میکردند.
شما اشاره کردید که شاکی اصلی شما دانشگاه بوده، اما در گفتوگویی که من با رئیس حراست دانشگاه علامه طباطبایی داشتم، او گفت که هیچ شکایتی از دانشجویان مطرح نشده است.
هنگامی که همسر من و خانواده سایر دانشجویان به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بودند، به آنها گفتند که شاکی خصوصی این پرونده شخص سید صدرالدین شریعتی، رییس دانشگاه علامه طباطبایی است و او حتی نماینده حقوقی در ارتباط با این پرونده معرفی کرده است.
چون این شکایت از طرف او مطرح شده بود، دادگاه به خانوادههای ما پیشنهاد میکند که از آقای شریعتی رضایت بگیرند.
دو روز بعد از بازداشت ما هنگامی که خانوادهها از این مسئله مطلع میشوند، نزد رییس دانشگاه میروند، ولی او به سختی بعضی ازخانوادهها را پذیرفته است .
رییس دانشگاه با دروغپراکنی به خانواده هر کدام از دانشجویان گفته است که مشکل شما قابل حل است و مشکل دانشجوی دیگر قابل حل نیست و خواسته است شکافی بین خانوادهها ایجاد کند .
من خوشحالم که خانوادههای ما در این هشت روز خیلی خوب کنار هم کار کردند. امروز در دادگاه به ما میگفتند شما که سالم هستید و چیزی نشده که این قدر جنجال به راه میاندازید و قضیه را بزرگ میکنید. این نشان میدهد که این مساله برای ایران مساله مهم و دردسرسازی است.
خانم گلرو، با تمام شرایطی که پشت سر گذاشتید و در آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، چطور مقامهای قضایی جمهوری اسلامی با آزادی شما موافقت کردند؟ آیا این آزادی مشروط و با وثیقه بود یا بی قیدوشرط؟
با توجه به این که ما تاکید کرده بودیم که تعهد نمیدهیم، خوشبختانه از ما تعهدنامه نخواستند . به ما گفتند که بهمن ماه به دانشگاه باز میگردیم و از ما خواستند تا آن زمان برخوردی در فضای دانشگاه نداشته باشیم.
قرار شد هم اعضای دادگاه انقلاب تلاش کنند و هم ما راههای قانونی را طی کنیم تا بهمنماه وارد دانشگاه شویم.
من فکر میکنم یکی از دلایل مهمی که باعث آزادی ما شد این است که در آستانه ۱۶ آذر هستیم .
رییس دانشگاه با دروغپراکنی به خانواده هر کدام از دانشجویان گفته است که مشکل شما قابل حل است و مشکل دانشجوی دیگر قابل حل نیست و خواسته است شکافی بین خانوادهها ایجاد کند .
من خوشحالم که خانوادههای ما در این هشت روز خیلی خوب کنار هم کار کردند. امروز در دادگاه به ما میگفتند شما که سالم هستید و چیزی نشده که این قدر جنجال به راه میاندازید و قضیه را بزرگ میکنید. این نشان میدهد که این مساله برای ایران مساله مهم و دردسرسازی است.
خانم گلرو، با تمام شرایطی که پشت سر گذاشتید و در آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، چطور مقامهای قضایی جمهوری اسلامی با آزادی شما موافقت کردند؟ آیا این آزادی مشروط و با وثیقه بود یا بی قیدوشرط؟
با توجه به این که ما تاکید کرده بودیم که تعهد نمیدهیم، خوشبختانه از ما تعهدنامه نخواستند . به ما گفتند که بهمن ماه به دانشگاه باز میگردیم و از ما خواستند تا آن زمان برخوردی در فضای دانشگاه نداشته باشیم.
قرار شد هم اعضای دادگاه انقلاب تلاش کنند و هم ما راههای قانونی را طی کنیم تا بهمنماه وارد دانشگاه شویم.
من فکر میکنم یکی از دلایل مهمی که باعث آزادی ما شد این است که در آستانه ۱۶ آذر هستیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر